کد مطلب:284933 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:248

شیعه و دو حد تاریخ
جرج جرداق، ادیب لبنانی معاصر، [1] می گوید: روزی محمد بن ابراهیم بن اسماعیل... ابن علی، هنگام عبور از خیابانی (در كوفه)، پیره زنی را دید كه دنبال بار خرمایی می دود و هر چه از آن می ریزد بر می دارد و در دامن پیراهن كهنه اش جمع می كند. پیش رفت و از حال او پرسید. گفت: من كسی ندارم جز چند دختر كوچك كه نمی توانند پی كار روند و روزی تحصیل كنند. این قوت من و آنها خواهد بود!



[ صفحه 58]



محمد بشدت گریست و ناله كرد و گفت: انت و الله و اشباهك تخرجونی غدا حتی یسفك دمی یعنی: همین تو و امثال تو به خدا قسم سبب می شوید كه فردا در آیم تا كشته شوم! و چنین هم شد... جرج جرداق، در این فصل [2] مقداری دیگری از فعالیتهای مجاهدین تاریخ شیعه را بیان می كند، بعد این گونه نتیجه می گیرد: لمثل هذه المبادی كانت الجماهیر تتشیع... یعنی: این مجاهدات پیگیر و اعتقادات جاندار بود كه موجب می شد تا توده های انبوه پیاپی شیعه شوند...



[ صفحه 59]



كاش آنان كه به گمان خود درباره ی پیشرفت تشیع تحقیق می كنند، به اندازه ی این نویسنده ی مسیحی دید و انسانیت می داشتند، تا درك می كردند [3] كه مبادی انسانی و ایده های اجتماعی مقدسسی كه در مذهب شیعه بود، اینسان شیعه را پیش انداخت و دل و جان اجتماعات حساس را فریفته ی پیشوایان این مذهب كرد. اصولا طرز فكر شیعه راجع به پیشوای مردم، آن است كه باید در كردار معصوم باشد و از همگان افضل، تا جهل و نادانی به ظلم و تضییع نفوس وادارش نكند.


[1] نويسنده كتاب معروف الامام علي صوت العداله الانسانيه، در 5 جلد.

[2] صوت العداله، ج 5، ص 1185 - 1165: فصل مع الثائرين.

[3] ممكن است خود آنان درك كرده باشند و ليكن نخواهند ديگران درك كنند.